یادداشت سردبیر
رنگها امر مطلق را فرومیپاشند. از اوصافشان، فراگیری نمادین و کثرت معنای پدیداری است. رنگها نمود “خواستِ توان” در جهاناند، و آمیختگیشان نمایانگر تقابل نیروهای دخیل در زندگی است؛ نمودگاری از پیوند عالم کیهانی و جمادات؛ همبستگی اخلاق و بیولوژی؛ اینهمانی الهیات و کیهانشناسی؛ تجانس سیاست و هنر؛ و تظاهر زیباییشناسی و بیکرانگی ایمان؛ _همه چونان ظهورات هستی.
معرفت به حقیقتِ درهمآمیختگیِ رنگها جز از منظر یا چشماندازی خاص، بهمثابهی شرط اساسی زندگی، ممکن نخواهد بود. لذا این فراگیری مانع از تفسیرهای گونهگون و زمینهمند نخواهد شد.
آبی یکی از ژرفترین رنگهاست. ناظر بی هیچ مانعی در اعماقش فرو میغلتد، چنانکه گویی چشمهایش به درون مغاک بیانتهای ناخودآگاه مکیده میشوند. سردیاش عناصر بصری را در خود ناپدید میکند؛ خط، سطح یا حجمی که آبی است، دیگر نه خط است، نه سطح و نه حجم.
آبی کیفیتی است که واقعیت را به خیال، و خیال را به رؤیا مبدل میسازد. سیالیتی که در نتیجهی آن خودآگاه در ناخودآگاه و موجود در عدم حل میشود.
آبی رنگ حقیقت است. شرط امکان همآمیزی هنر، فلسفه و علم . شرطی استعلایی برای حرکت از انسان(علم، فلسفه، اخلاق و هنر) به ناانسان(طبیعت/خدا/جهان).
اما آبیِ پروس؛ آبیای که قویترین نیروی رنگی را داراست. مقدار اندکی از آن میتواند رنگ گرم را به سردترین رنگها بدل کند. این ویژگی منطق نمادین ثبات و تداوم را مخدوش میکند و نمادگرایی جادویی و مذهبی را به عرصهی میل و ناخودآگاه سوق میدهد.
آبیِ پروس مکانی است برای وحدتبخشی انضمامی ایده و ذهن؛ محلی که در آبی بیکرانش، گرمای سه قلمروی دانش(ماده)، فلسفه(روح) و هنر(ماده و روح) به سردی میگرایند.
سردبیر محمد صارمی (نیما)
تحریریه شهریار صارمی
مدیر هنری محمد صارمی