شعری از هاینریش هاینه
ترجمه به فارسی: شهریار صارمی
شبی است خموش، معابر آرمیدهاند
در این خانه دلبرکم عمر میگذراند
او مدتها پیش ترک منزل گفت
اما خانه همانجاست که بود
مردی هم آنجا میایستد، مبهوت
و هراسان دستانش را بههم میفشارد
از دیدن صورتش بهخود میلرزم
[گویی] ماه هیئتم را بر من پدیدار میکند
هان ای شبح، ای همزاد رنگپریده
ازچه رنج عشقم را تقلید میکنی
که عیناً در اینجا، در شبی ظلمانی، مثل گذشته عذابم دهی؟

(Heinrich Heine (1797-1856
هاینریش هاینه، شاعر آلمانی
درج دیدگاه